مدل کسب و کار چیزی می باشد شبیه نقشه یک ساختمان که پیش از ساختش ترسیم میشود و روابط و جایگاه ها و مدل کاری و زمانبندی ها و محصول که خود ساختمان بوده تا احراز کیفی ساختمان و در نهایت ریسک ها و فرصتها تعیین می گردد در آخر شما تصمیم میگیرید که کار را شروع کرده و یا از همان مدل تجاری خود متوجه خواهید شد مدل کسب و کار شما ایراد دارد و برای اجرا صرفه اقتصادی را دارا نمی باشد. وقتی که از مدیریت در مورد یک مدل کسب و کار سوال کنید. “یک مدل کسب و کار چطور بوده است؟” واقعا جواب واضحی از همه می گیرید :اینکه “چگونه می توانم برای پول برنامه ریزی داشته باشم؟”
پشت این سوال یک صف از سوالات وجود دارد:
که هدفهای مشتری چه خواهد بود؟
برای کدام احتیاج مشتری محصول وجود دارد و یا چالش را حل کنید؟
چه محصولی را عرضه می کنید؟
به دست آوردن و حفظ مشتریان چگونه انجام می شود ؟
چگونه محصول خود را تعریف و ارائه می دهید ؟
چگونه درآمد کسب می کنید؟
ساختار هزینه شما چطور بوده؟
حاشیه سود شما چه خواهد بود؟
در طول سال ۱۹۹۰وقتی که دنیای کسب و کار با صحبت در مورد یک اقتصاد جدید و قوانین کسب و کار جدید در حال شکل گرفتن خواهد بود، مردم و حتی تجارت کسب و کار به نظر می رسید برای از یاد بردن بخشی که در مورد پول و کسب و کار مردم بوده با استفاده از مدل کسب و کار خارج شد، اما وقتی که رشد صفحات web افزایش یافت رشد سریع بازار در web و در طرفی دیگر به رقابت پرداختن بازار های مختلف و پیچیده شدن روابط مالی سبب بوجود آمدن چارت های سازمانی متعدد برای اهداف و نیازهای متفاوت گردید.